سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجویان مهندسی صنایع دانشگاه تهران شمال85


تعداد بازدید

v امروز : 18 بازدید

v دیروز : 1 بازدید

v کل بازدیدها : 19974 بازدید

فهرست موضوعی یادداشت ها

87/5/10 :: 7:22 عصر


 

متن حکایت

یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود:

شما
در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس
می‌گذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال
مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در
رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما می‌توانید تنها یکی از این سه
نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید.

____________________________

پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید.


؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!

؟!



؟!

؟!

____________________________

قاعدتاً این آزمون نمی‌تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خودش را دارد.

پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد.

شما
باید پزشک را سوار کنید. زیرا قبلاً جان شما را نجات داده است و این فرصتی
است که می‌توانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعداً جبران کنید.

شما باید شخص مورد علاقه‌تان را سوار کنید زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.

از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود:

سوئیچ ماشین را به پزشک می‌دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسرم منتظر اتوبوس می‌مانیم.


شرح حکایت

همه می‌پذیرند که پاسخ فوق بهترین پاسخ است، اما هیچکس در ابتدا به این پاسخ فکر نمی‌کند. چرا؟

زیرا
ما هرگز نمی‌خواهیم داشته‌ها و مزیت‌های خود را (ماشین) از دست بدهیم. اگر
قادر باشیم خودخواهی‌ها، محدودیت ها و مزیت‌های خود را از خود دور کرده یا
ببخشیم گاهی اوقات می‌توانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم.

تحلیل
فوق را می‌توانیم در یک چارچوب علمی‌تر نیز شرح دهیم: در انواع رویکردهای
تفکر، یکی از انواع تفکر خلاق، تفکر جانبی است که در مقابل تفکر عمودی یا
سنتی قرار می‌گیرد. در تفکر سنتی، فرد عمدتاً از منطق، در چارچوب مفروضات
و محدودیت‌های محیطی خود، استفاده می‌کند و قادر نمی‌گردد از زوایای دیگر
محیط و اوضاع اطراف خود را تحلیل کند. تفکر جانبی سعی می‌کند به افراد یاد
دهد که در تفکر و حل مسائل، سنت شکنی کرده، مفروضات و محدودیت ها را کنار
گذاشته، و از زوایای دیگری و با ابزاری به غیر از منطق عددی و حسابی به
مسائل نگاه کنند.

در
تحلیل فوق اشاره شد اگر قادر باشیم مزیت‌های خود را ببخشیم می‌توانیم
چیزهای بهتری به دست بیاوریم. شاید خیلی از پاسخ‌دهندگان به این پرسش،
قلباً رضایت داشته باشند که ماشین خود را ببخشند تا همسر رویاهای خود را
به دست آورند. بنابراین چه چیزی باعث می‌شود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه
کنند. دلیل آن این است که به صورت جانبی تفکر نمی‌کنند. یعنی محدودیت ها و
مفروضات معمول را کنار نمی‌گذارند. اکثریت شرکت‌کنندگان خود را در این
چارچوب می‌بینند که باید یک نفر را سوار کنند و از این زاویه که می‌توانند
خود راننده نبوده و بیرون ماشین باشند، درباره پاسخ فکر نکرده‌اند.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

دانشجویان مهندسی صنایع دانشگاه  تهران  شمال85
مدیر وبلاگ : نرگس بصیرزاده[37]
نویسندگان وبلاگ :
راحله عمویی
راحله عمویی (@)[3]


لوگوى وبلاگ

دانشجویان مهندسی صنایع دانشگاه  تهران  شمال85

اوقات شرعی