این بهدلیل آن است که ما نیاز داریم توانائیهای
خود را برای فکر کردن افزایش دهیم. مطلب حاضر به نکاتی میپردازد که ما
برای بیشتر و بهتر فکر کردن باید به کار گیریم و به آن نیاز داریم.
*یافتن بهترین زمان. بیشتر افراد مسن صبحها بهتر میتوانند فکر کنند و اغلب جوانان بعداز ظهرها.شما چه زمانی بهتر فکر میکنید؟
*خوب تحصیل کنید اما افراط نکنید. بعضی از
روانشناسان عقید ه دارند که تحصیلات تخصصی افراطی و زیاد میتواند به
توانایی تفکر خلاقانه آسیب وارد کند. شما اگر در رشته نویسندگی دکترا کسب
کنید الزاما رمان نویس بزرگی نخواهید شد.
*روز خود را با بهترینها شروع کنید. محققین نشان
دادهاند که مقدار کافئین موجود در یک فنجان قهوه میتواند به تمرکز حواس
کمک کند اما اگر شما مستعد اضطراب هستید بهتر است فراموشش کنید. .
*خاطرات جدید را به خاطرات قبلی بچسبانید.
حافظه
خود را چون دار بستی در نظر بگیرید و اطلاعات جدید را روی آن تثبیت کنید.
همیشه اطلاعات جدید را به چیزی پیوند دهید و هرگز آن را تنها رها نکنید.
*تا میتوانید تمرین کنید. یاد گیری و تمرین مداوم
ذهن را تغییر میدهد.مطالعات نشان میدهد که آموزشهای منظم و طبق برنامه
زمانبندی شده باعث تغییر ساختار ذهنی فرد میشود به نحوی که فعالیت ذهنی
این افراد نسبت به زمانی که 7 سال جوانتر بودهاند بیشتر است. فرد مسنی
که خوب تمرین میکند سریعتر از جوانی است که اصلا تمرین نمیکند.
* به ایدههای خود شانس شکوفا شدن بدهید. بسیاری از
ما با توجه به توانائیها یمان امکان ارزیابی حقایق وتصمیمگیری سریع
داریم. خلاقیت نیاز به آرامش و سکون داردو این که به ایدههای به ظاهر نا
معقول و بیمعنی خود فرصت دهیم.
*شغلی که باعث رشد شود و همراهی که باهوش باشد.
مطالعات انجام شده درلهستان نشان میدهد صاحبان مشاغلی که نیاز به کارگیری
ذهن دارد نسبت به سایر افراد از قدرت تفکر بیشتری برخوردارند. *تجربه
کنید. خلاقیت اغلب به توانائی تعدیل راه حلها از جهات مختلف زندگی خلاصه
میشود. برای مثال نوار چسب خیاطی با الهام گرفتن از خار و خسی که به لباس
میچسبد ساخته شده است و یا شیوه پوست کندن موز ایدهای برای تهیه
قوطیهای کنسروی است که با حلقهای که روی آن تعبیه شده باز میشود.
*توجه کنید.آیا تا به حال برای شما پیش آمده که نام
کسی را تا مدتی پس از آن که او را ملاقات کردید به خاطر نیاورید؟علت این
امر ضعف حافظه نیست بلکه نداشتن تمرکز است. با بالا رفتن سن باید اطلاعات
را آگاهانه به حافظه بسپاریم و حفظ کنیم.
*ورزش با عث تقویت قوای فکری میشود. تحقیقات
گوناگون اکنون از این فرضیه که ورزش و تمرینات بدنی اثرات سودمندی روی
عملکرد تحصیلی دارد حمایت میکند.تصور میشود که در هنگام ورزش اکسیژن و
مواد غذایی بیشتری در دسترس سلولهای مغز قرار میگیرد؛ به علاوه با عث
افزایش فاکتورهائی میشود که عامل رشد سلولهای مغزیاند. ورزش فواید
گوناگونی دارد و انجام آن بهصورت مرتب و روزانه توصیه میشود.
*تازه جوئی رمز موفقیت. نقاش امپرسیونیست هنری
ماتیس در سالهای پایانی عمر خود از قیچی به جای قلم مو برای خلق آثارش
بهره برد و به هنرش روحی تازه بخشید. مقایسه افراد خلاقی که متوقف میشوند
با آنهایی که به خلاقیت ادامه میدهند نشان میدهد که افراد دسته دوم
پیوسته به دنبال دانشی جدید هستند.
*شناخت عوامل بازدارنده. چنانچه در معرض عوامل
مختلفی قرار گیریم که رشته افکار ما را پاره کنند تمرکز کردن مشکل خواهد
بود. چنانچه کاری نیاز به دقت و تمرکز زیاد دارد مثلا تهیه یک گزارش باید
دو شاخه سیم تلفن را از پریز کشید و یا نوشتهای روی در قرار داد تا کسی
در آن هنگام وارد اطاق نشود.
*فراموش نکنید که همیشه به دنبال کارهای مورد
علاقهتان باشید. اخیرا روانشناسی هلندی مطالعاتی روی تفاوتهای بین
قهرمان شطرنج و استاد شطرنج انجام داد.او افرادی از هر دسته را تحت
آزمایشاتی چون تست هوش، حافظه وتعیین میزان قوه استدلال برای حرکت مهرهها
قرار داد و هیچ تفاوتی بین افراد دو گروه پیدا نکرد.تنها تفاوت این بود که
قهرمان شطرنج علاقه بیشتری به بازی شطرنج داشت. آنها اشتیا ق و تعهد
بیشتری نشان میدهند و کلید خلاقیت آنها هم همین است.
*ایدههای جدید رابا یکدیگر تلفیق کنید. با هیچ
مطلبی سرسری بر خورد نکرده وآن را با بیتفاوتی نخوانید. حاشیه نویسی،
فکر کردن، شکل دادن وتلفیق مطالب با یکد یگر حتی اگر مطلبی که میخوانید
بهنظرتان به درد نخور و بیفایده باشد به شما کمک میکند تا آن را به
نحوی بفهمید که در نهایت بتوانید خلاقا نه عمل کنید.
*روشهای سریع یا د گرفتن را بیا موزید. یکی از
مهمترین مهارتهای قرن بیست و یکم توا نا ئی یا د گیری سریع است؛ پس آ ن
را پرورش دهید. یا د بگیرید که به سرعت به ایدههای خود شکل دهید. شیوه
عملکرد مغز خود را پیدا کنید تا بتوانید آن را بهتر به کا ر گیرید. بعضی
اشخاص پس از مدتی کار فکری نیا ز به استراحتی کوتا همدت و نو شیدن چای
یا قهو ه دارند تا بتوانند دو باره به کار ادامه دهند.
*همیشه برنامههای بلند مدت داشته باشید حتی اگر
آن را هر روز تغییر دهید. نفس برنا مهریزی برای زندگی خود به تنهایی با
ارزش است و تغییر دادن آن به ما کمک میکند که چیزهای جدیدی یاد بگیریم.
*اشتباه کنید. ممکن است در اولین تلاش خود مرتکب
اشتباهات زیادی شوید اما کارتان را پیش برده و تمام کنید.اشتباهات خود را
یادداشت کرده وسپس دوباره به کار بپردازید و این بار از تکرار اشتباهات
جلوگیری کنید. به گفته شکسپیر تردیدهای ما خائناند و با ترس از تلاش ما
را از موفقیت دور میکنند.
*عواملی که در ضمن کار باعث افزایش مهارتهایتان شدهاند را یادداشت کرده و گاهی به آنها مراجعه کنید تا برایتان به عادت تبدیل شوند.
*به مسائل از زوایای مختلف نگاه کنید. چنانچه
میخواهید مسئلهای را حل کنید راههای مختلفی را امتحان کنید و اگر راه
اول را به هر دلیلی مناسب تشخیص ندادهاید، راه دوم را امتحان کنید.
ایدهها و تصورات را از دیدگاههای مختلف بررسی کنید. برای مثال آیا کسی
که در چین رشد کرده و بزرگ شده در مورد یک موضوع خاص به همان شکلی فکر
میکند که یک نفر در ایرلند؟
*آرامش خود را حفظ کنید. خویشتنداری به شما کمک
میکند تا منصف و بیطرف باقی بمانید و بهتر فکر کنید.چنانچه به بحث و
مجادله بپردازید و خونسردی خود را از دست دهید توانائی خودرا برای منطقی و
عاقلانه فکر کردن از دست خواهید داد.
*در جستوجوی حقیقت باشید. هر کسی که خوب فکر کند
قبل از هرقضاوتی در جستوجوی حقیقت است.از خود سؤال کنید که آیا تمام
حقایق را بهطور کامل در دسترس دارید؟ آیا کمبودی در اطلاعاتتان وجود دارد
که شما را از حقیقت و یا راه حل مسئله دور کند؟
*چنانچه در موردی شک دارید حتما سؤال کنید. هرگز از سؤال کردن نهراسید.
*مردم را درک کنیم. آیا کسانی که با شما صحبت
میکنند همیشه این تصور رادارند که باید حرفشان را به طریقی به شما ثابت
کنند؟ به راستی علت این تصور آنها چیست؟
*تجربه مهمترین مرجع ماست. چنانچه مطلبی را میشنویم باید ببینیم آیا واقعا در زندگی ما اتفاق افتاده است یا نه.
* همیشه به خاطر بسپارید که بیشتر حقایق نسبیاند و
بین حقیقت و عقیده تفاوت وجود دارد. کلمات را با احتیاط و دقت به کار برید
و هیچگاه خود را گول نزنید. فکر نکنید که باید پیوسته دنباله رو مردم
باشید.